English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2313 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gauging station U ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
splash scale U طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
time base U ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
deviation U انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviations U انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
measurer U اندازه گیری
modules U اندازه گیری
module U اندازه گیری
measuring bridge U پل اندازه گیری
measurement U اندازه گیری
dimension U اندازه گیری
gauging U اندازه گیری
measurment U اندازه گیری
gaging U اندازه گیری
commensurateness U اندازه گیری
dimensions U اندازه گیری
measure U اندازه گیری
mensuration U اندازه گیری
measurements U اندازه گیری
metering U اندازه گیری
measurement ofland U اندازه گیری زمین
depth measurement U اندازه گیری عمق
method of measurment U طریقه اندازه گیری
measurability U قابلیت اندازه گیری
measurement of demand U اندازه گیری تقاضا
maxwell bridge U پل اندازه گیری ماکسول
measuring accuracy U دقت اندازه گیری
direct measurement U اندازه گیری مستقیم
dial bench gage U میز اندازه گیری
measuring sensitivity U حساسیت اندازه گیری
frequency measurement U اندازه گیری فرکانس
to take measures U اندازه گیری کردن
forescale U اندازه گیری رنگ اب
font metric U اندازه گیری فونت
measuring voltage U ولتاژ اندازه گیری
final measurement U اندازه گیری نهایی
metrology U علم اندازه گیری
units of measurment U واحدهای اندازه گیری
frequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس
measuring relay U رله اندازه گیری
measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری
measuring set U دستگاه اندازه گیری
method of measurment U متد اندازه گیری
mensurability U قابلیت اندازه گیری
measuring well U چاه اندازه گیری
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
measuring instrument U دستگاه اندازه گیری
measuring method U طریقه اندازه گیری
measure U اندازه گیری کردن
telemetry U اندازه گیری ازدور
tape measures U مترمخصوص اندازه گیری
tape measure U مترمخصوص اندازه گیری
tapeline U مترمخصوص اندازه گیری
measuring U درخور اندازه گیری
measurable U قابل اندازه گیری
sounding U اندازه گیری عمق اب
metre U وسیله اندازه گیری
telemetering U اندازه گیری از دور
meters U وسیله اندازه گیری
impedance bridge U پل اندازه گیری مقاومت
resizing U اندازه گیری مجدد
precision U اندازه گیری دقیق
commensurable U قابل اندازه گیری
instrument autotransformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
chain crew U متصدیان اندازه گیری
compensating error U خطای اندازه گیری
instrument transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
engineering measurement U اندازه گیری فنی
gad U اندازه گیری طول
absolute measurement U اندازه گیری مطلق
meter U وسیله اندازه گیری
gauging sheet U ورق اندازه گیری
gauging section U برش اندازه گیری
unit of measurement U واحد اندازه گیری
bathymetry U اندازه گیری خصوصیات اب
accuracy to gage U دقت اندازه گیری
batching plant U مرکز اندازه گیری
gage U میزان اندازه گیری
correlation measurement U اندازه گیری همبستگی
size stick U قالب اندازه گیری
mental measurement U اندازه گیری روانی
instrument U الات اندازه گیری
sound U اندازه گیری عمق اب
sounded U اندازه گیری عمق اب
soundest U اندازه گیری عمق اب
sounds U اندازه گیری عمق اب
metres U وسیله اندازه گیری
radar measurement U اندازه گیری رادار
size stick U الت اندازه گیری پا
electrostatic instrument U دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
telemetry U اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
extensometer U دستگاه اندازه گیری انبساط
instrumental error U خطای دستگاه اندازه گیری
measuring transformer meter U کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
high tension measurement bridge U پل اندازه گیری فشار قوی
highfrequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس بالا
industrial instrument U دستگاه اندازه گیری صنعتی
length measuring instrument U دستگاه اندازه گیری طول
zoometry U اندازه گیری اندامهای جانوران
metric system U دستگاه اندازه گیری متری
impedance measuring set U دستگاه اندازه گیری امپدانس
instrument direction U سمت اندازه گیری شده
instrument board U تابلوی وسائل اندازه گیری
impedance meter U دستگاه اندازه گیری امپدانس
watt U واحد اندازه گیری الکتریسیته
induction instrument U دستگاه اندازه گیری القائی
watts U واحد اندازه گیری الکتریسیته
utile U واحد اندازه گیری مطلوبیت
gravimetry U اندازه گیری وزن یا غلظت
fluorometer U دستگاه اندازه گیری فلورسانس
indefinite U غیرقابل اندازه گیری نامعین
SE U خطای معیار اندازه گیری
frequency meter U دستگاه اندازه گیری فرکانس
water staff gauge U اشل اندازه گیری عمق اب
measuring arrangement U نطم و ترتیب اندازه گیری
measurement of benefits and costs U اندازه گیری منافع و هزینه ها
time U اندازه گیری زمان یک عملیات
maxwell wien bridge U پل اندازه گیری ماکسول-وین
timed U اندازه گیری زمان یک عملیات
times U اندازه گیری زمان یک عملیات
entropy U واحد اندازه گیری ترمودینامیک
gas meter U دستگاه اندازه گیری گاز
induction movement U دستگاه اندازه گیری القائی
allometry U اندازه گیری رشد موجودات
meter rectifier U یکسوساز دستگاه اندازه گیری
measurement uncertainty U خطای اندازه گیری [ریاضی]
acoumetry U اندازه گیری قدرت حس شنوایی
bathymetry U اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
metric system of measurement U سیستم اندازه گیری متریک
characteristic U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
petrol gage U دستگاه اندازه گیری بنزین
automatic measuring system U سیستم اندازه گیری خودکار
calorimeter U دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
characteristically U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
yards U واحد اندازه گیری = 3 فوت
yard U واحد اندازه گیری = 3 فوت
standard error of measurement U خطای معیار اندازه گیری
micrometry U اندازه گیری با ذره سنج
stereometric U بسهولت قابل اندازه گیری
cynometer U دستگاه اندازه گیری امواج
coupling measuring set U دستگاه اندازه گیری اتصالی
sensitometry U اندازه گیری حساسیت چشم
scantling U میله اندازه گیری ذرع
disruptive voltage measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
drifts U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
dewpoint metering unit U واحد اندازه گیری نقطه شبنم
psychergograph U دستگاه اندازه گیری کار روانی
brinell hardness test U طریقه اندازه گیری سختی برینل
error of measuring equipment U خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
staff gauge U اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
radiac U کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
moving magnet instrument U دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
barometers U دستگاه اندازه گیری فشار هوا
metres U بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
rotometer U دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
angstrom U واحد اندازه گیری طول امواج
barometer U دستگاه اندازه گیری فشار هوا
error of measuring apparatus U خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
fule level gage U دستگاه اندازه گیری سطح سوخت
camber gage U دستگاه اندازه گیری زاویه کمبر
oil pressure U دستگاه اندازه گیری فشار روغن
arbalest U وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
magnetic flux meter U دستگاه اندازه گیری فلوی مغناطیسی
carats U معیار اندازه گیری کیفیت طلا
conductivity meter U دستگاه اندازه گیری قابلیت هدایت
hot wire ammeter U نوعی وسیله اندازه گیری جریان
d.c. instrument U دستگاه اندازه گیری جریان دائم
uranometry U اندازه گیری اجرام سماوی اسمانسنجی
viscosimeter U وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
point size U برای اندازه گیری نوع یا متن
gas level gauge U دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
hot wire instrument U دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
arbalist U وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
cosine meter U دستگاه اندازه گیری ضریب توان
error of measuring instrument U خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
metre U بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
lysimiter U دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان
carat U معیار اندازه گیری کیفیت طلا
vertical control operator U متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
zymoscope U دستگاه اندازه گیری قدرت تخمیر
metage U اندازه گیری بارزغال سنگ ومانند ان
across corner dimension U اندازه گیری گوشه از وسط نیمساز
aba U مقیاس اندازه گیری عرض جغرافیایی
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
1Formation Process
1Magnetometric methods
1bioconjugate composed of controlled release polymer nanoparticles
3biotargeted
4express, overexpression
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com